«نَفَسِ من» در «قَفَسِ تن»!/1108

ساخت وبلاگ
 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1108)

 

«نَفَسِ, من» در «قَفَسِ, تن»!

 

مرگ در «جان مُردن» است و «جهان را به دیگران سپُردن».

«جان را به جان آفرین» می سپاریم و «جهان را به جایگزین».

با مرگ، «پرواز»، «آغاز» می شود،

از «دنیایی طنّاز» به «فضایی پر از راز».

انسان «روانی بزُرگ» دارد و شایسته «جهانی ستُرگ» است.

در حالی که جای «انسانِ ماندنی» در این «دنیای دنی» نیست.

چند روزی «نَفَسِ من» در «قَفَسِ تن» زندانی است.

چون از این «ثَری بِرَهَد» به «ثُریّا می رسَد».

مرگ هجرتی است از «سرایی سراپا نیاز» به «فضایی از ثَری تا ثُرَیّا راز».

 اینجا نه «سرای دل بستن»،که «دنیای وارستن» است.

انسان برای «زیستن  در بهِشت» آفریده شده،

نه برای «گریستن در این خاک و خِشت».

بیاییم از این سرای «رخت بربندیم»،اگر چه بدان«سخت پایبندیم».

«بستگی به خاک» و «وابستگی به این مُغاک»،

هر چه «بیش تر»،دل کندن از آن«پُرتشویش تر»!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------

طنّاز: فسوس کننده،شوخ و پُرناز

دنی: پست و حقیر

ثَری(ثَرا): زمین،خاک نمناک،زیرزمین،(ثری تا به ثُریّا:از زمین تا بالای آسمان)

ثُریّا: ستاره پروین،کنایه از آسمان و افلاک

مغاک: گود،گودال،جای پست

تشویش: آشفتگی و بی آرامی،شوریده ساختن،پراکندن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 

«پرچمِ هستي» و «عَلَمِ اَلَستی»/696...
ما را در سایت «پرچمِ هستي» و «عَلَمِ اَلَستی»/696 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avayeneh بازدید : 172 تاريخ : يکشنبه 25 آذر 1397 ساعت: 3:55