هر پگاه نو با یک نگاه نو#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 786)
«تابِ اسارت» و «عتابِ حقارت»
کسی که «راز را می داند» و «پرواز را می تواند»،
برایش راه رفتن با «پای پیاده» بویژه «با قلّاده»،
«بسی عار» و «بسیار دشوار» است.
پرنده ای که از «گِل»،«دل» بریده،
از «خاک، وارسته» و به «افلاک، دلبسته»،
او از زمین «دل کنده» و دل را با «فضایل آکنده»،
بنابراین نمی تواند «اوجِ آسمان را ببیند»
و بر «موجِ حِرمان بنشیند»!
او از «تنگنای قفس رهیده» و به «فراخنای مقدّس رسیده».
کسی که «اسیرِ قفس» و «درگیرِ محبس» است،
نه «دیوارها را تنگ» می داند و نه «حصارها را ننگ»!
ولی چون «رنجِ ریایی را کشید» و به «گنج رهایی رسید»،
دیگر نه «تابِ اسارت» دارد و نه «عتابِ حقارت»!
زنهار اگر باز «به قفس برگردیم» و «با عَسَس بگردیم»!
#شفیعی_مطهر
-------------------------------
قلّاده: گلوبند،افسار،مهار
آکنده: انباشته،پُرکرده
حِرمان: بی بهرگی،نومیدی،بی روزی
عتاب: خشم گرفتن و ملامت کردن،سرزنش کردن،درشتی کردن
عَسَس: شبگرد،گزمه،پاسبان
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر
https://t.me/amotahar
+ نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 5:18  توسط شفیعی مطهر
|
«پرچمِ هستي» و «عَلَمِ اَلَستی»/696...
ما را در سایت «پرچمِ هستي» و «عَلَمِ اَلَستی»/696 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : avayeneh بازدید : 153 تاريخ : جمعه 24 آذر 1396 ساعت: 3:52